متوسطِ معمولیِ خسته کننده
شیار 143 یک فیلم بد معمولی است. بد معمولی به خاطر این که بعضی فیلم های بد سعی کرده اند کار متفاوتی بکنند اما از سر نابدلی مفرط؛ فیلم، بد از کار در آمده. ولی حکایت شیار سوای این حرف هاست . فیلم اساسا یک ایده نیم خطی معمولی دارد که با یک شکل روایت معمولی یا دقیق تر،دم دستی سعی در روایت قصه نداشته اش کرده.ما قرار بوده در شیار چه چیزی ببینیم؟ یک زن روستایی با دوتا بچه که شوهرش را از دست داده و تنهایی زندگیاش را و بچه هایش را جمع و جور میکند.القصه بچه ها بزرگ میشوند و جنگ میشود و پسر عزیز دردانه میرود به دفاع از مام میهن که برگردد و بنشیند پای سفره عقد که برنمیگردد . اسیر شده ؟ معلوم نیست. شهید شده؟ معلوم نیست. خب چه بلایی سرش آمده؟ هیچ نشانی در کار نیست . مادر میماند و انتظار باز آمدن یونسش به کنعان. و باز منتظر است و باز منتظر است و باز هم منتظر است و هی منتظر است تا دست آخر استخوان های قنداق پیچ شده پسرش را تحویل میگیرد و پایان.