از اغتشاش غربی های رفاه زده برای شکم تا انقلاب خاور میانه ای ها
غیر از خبرهای مردم جزیره چند ماهی هست که شنیدن خبر راهپیمایی های مطلابه گرانه ی مصری ها و تونسی ها و حتی پرتغالی ها و اسپانیایی ها و بسیاری دیگر از ممالک دوست و دشمن به عادت یومیه ای تبدیل شده و تمام خاصیت های روزمرگی را نیز برایمان به همراه داشته که شاهد بر مثال آن هم تبدیل شدن شور و حرارت ابتدای قیام ها در پیگیری و حتی اعزام نیرو به مملکت های یاد شده به تنها محکوم کردن ها و اعلام انزجار های منفعلانه و به دور از مسئولیت است که بیشتر شبیه گفتن آخی از سوی فرزندی در واکنش به شنیدن مثلا خبر مرگ پدر یا مادرش است
همین انفعال و روزمرگی باعث شده تا شاید از فکر کردن به ماهیت این قیام ها و تفکر پیرامون حقیقت وجودی آنها غافل شویم و تنها توجهمان معطوف به تیترهایی از جمله سن افراد بازداشت شده توسط پلیس و مسائلی از این دست شود. هر چند این مسائل هم در جای خود قابل توجه و بررسی است اما چیزی که بیشتر شاید به کار ما و انقلابمان بییاد فهمیدن نسبت آرمان های انقلابمان با آرمانها و خواسته های خیزش هایی نظیر خیزش مردم انگلستان است.
نکته ای که در انقلاب های مردم منطقه به چشم آمد خصوصا خیزش مردم بحرین آرمان خواهی و تغییر بنیادین در حکومت و رهبری جامعه و در واقع شباهت و الهام گیری آن از انقلاب اسلامی ایران بود.
هر چه لا به لای تصاویر و متن ها بگردی چیزی مبنی بر نفی حکومت سلطنتی و آرمان خواهی و...لا به لای شعار های لندنی ها پیدا نمی کنی و اگر خیلی بگردی شاید مثلا اعتراض به اصالت دادن به رنگ پوست و تبعیض نژادی و از این قبیل مسائل دستت را بگیرد .
البته این حرفها به معنی دروغین بودن جنبش مردم در اروپا و انگلستان نیست و در واقع ایجاد یک نوع منظره دید است تا دستمان بیاید که خیلی انتظار زیادی نباید از این گونه اتفاقات داشت چرا که کم نبوده این گونه اعتراضات و تجمعات در تاریخ چند صد سال اخیر اروپایی ها و اصلا همین یکی از مبانی مباهات و شاهد بر وجود آزادی در این ممالک است.
امروز شاید به جای آنکه Opportunistبازی در بیاوریم و به آدمهایی مثل شجریان بگویم چرا برای دولت فخیمه بریتانیا تفنگت را زمین بگذار نمیخوانی باید برویم سراغ انتشار حرفهای خودمان درجایی مثل انگلستان و یار گیری برای تفکری که وامدارش هستیم .
بعد التحریر :
-امروز ماریوت کاردار سفارت انگلستان در تهران در پاسخ به نامه سرگشاده دانشجویان در یکی از بندهایش چنین آورده بود:
با توجه به نگرانیهای قابل تحسین شما در مورد حق آزادی بیان و حق آزادی اجتماعات اینجانب همچنین اطمینان دارم که مقامات ذیربط را ترغیب خواهید کرد تا حقوق مشابه ای برای کلیه دیگر تظاهرات مسالمت آمیز در ایران قائل شوند.
خب میشود درک کرد که طرف انگلیسی است به گمانم...
-با توجه به خبرهایی مبنی بر بستن شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و تویتر و ... در اعتراضات اخیر انگلستان بیشتر می شود درک کرد که اینترنت تفاوت تکنیکی بسیار قابل استفاده با رسانه های دیگر همچون روزنامه و تلویزیون و ... دارد
مطلب بدی نبود.
کلا خوب پنبه الفاظ روزمره ای که رسانه ها نوشخوار میکنن رو میزنی. اما مواظب باش خودت هم تبدیل به یه نوشخوارکننده حرفه ای نشی. با بعدالتحریرت درباره اینترنت به شدت موافقم. نکته ای بود که کمتر بهش توجه میشه. اگه تو یه چیز بهت ایمان داشته باشم همین بحث اینترنته.
با اینکه متولد دهه هفتادی ولی ما کوچیکتیم!
دعا کن
یا علی